وقتی پیچیده می شـوم میـان سیـاهی ات، تنهــا دلخـوشی ام به این اسـت که عرقِ روی ِ پیشـانی ام عرقِ بنـدگی اسـت، نـه عرق شَـرم... ،معنیِ این همه حرارت و گرما را به جان خریدن،تحمـل نیسـت... عشق اسـت؛ عشق بـه خُـدا...
حدیث قدسی: ای فرزند آدم در شگفتم چگونه تو با مردم انس می گیری و به دیگران دل می بندی در حالی که می دانی تنها خواهی مرد و می دانی تنها در قبر خواهی خفت و تنها در پیشگاه من خواهی ایستاد و تنها حساب پس خواهی داد؟
آلبرت اینشتین در رسالهی پایانی عمر خود با عنوان : دی ارکلرونگ"، یعنی : بیانیه" ، که در سال 1954 ( =1333ش ) آن را در آمریکا و به آلمانی نوشته است اسلام را بر تمامی ادیان جهان ترجیح میدهد و آن را کاملترین و معقولترین دین میداند. این رساله در حقیقت همان نامه نگاری محرمانهی اینشتین با آیتالله العظمی بروجردی (فوت 1340 ش = 1961 م) است که توسط مترجمین برگزیدهی شاه ایران و به صورت محرمانه صورت پذیرفته است.
اینشتین در این رساله "نظریه نسبیت" خو درا با آیاتی از قرآن کریم و احادیثی از نهجالبلاغه و بیش از همه بحارالانوار علامهی مجلسی (که از عربی به انگلیسی و ... توسط حمیدرضا پهلوی (فوت 1371 ش) و ... ترجمه و تحت نظر آیت الله بروجردی شرح میشده تطبیق داده و نوشته که هیچ جا در هیچ مذهبی چنین احادیث پر مغزی یافت نمیشود و تنها این مذهب شیعه است که احادیث پیشوایان آن نظریه پیچیده "نسبیت" را ارائه داده ولی اکثر دانشمندان نفهمیدهاند. از آن جمله حدیثی است که علامه مجلسی در مورد معراج جسمانی رسول اکرم (ص) نقل میکند که : هنگام برخاستن از زمین دامن یا پای مبارک پیامبر به ظرف آبی میخورد و آن ظرف واژگون میشود. اما بعد از این که پیامبر اکرم (ص) از معراج جسمانی باز میگردند مشاهده میکنند که پس از گذشت این همه زمان هنوز آب آن ظرف در حال ریختن روی زمین است ... اینشتین این حدیث را از گرانبهاترین بیانات علمی پیشوایان شیعه در زمینهی "انبساط و نسبیت زمان" دانسته و شرح فیزیکی مفصلی بر آن مینویسد....
همچنین اینشتین در این رساله "معاد جمسانی" را از راه فیزیکی اثبات میکند (علاوه بر قانون سوم نیوتون = عمل و عکس العمل .) او فرمول ریاضی "معاد جسمانی " را عکس فرمول معروف "نسبیت ماده و انرژی" میداند: E=M.C2>>M=E:C2 یعنی اگر حتی بدن ما تبدیل به انرژی شده باشد دوباره عینا" به ماده تبدیل شده و زنده خواهد شد.
اینیشتین در این کتاب همواره از آیت الله بروجردی با احترام و بارها به لفظ "بروجردی بزرگ" یاد کرده و از شادروان پروفسور حسابی نیز بارها با لفظ "حسابی عزیز"...
آیتالله جوادیآملی : این طور نیست که فقط یک زن معصومه داشته باشیم آن هم وجود زهرای مرضیه سلام اللّه علیها باشد. ما دلیلی بر عدم عصمت بعضی از زنهای دیگر نظیر زینب کبری و حضرت فاطمه معصومه سلام اللّه علیهما نداریم. اینکه ١٢٤ هزار پیامبر همه مرد هستند برای این است که نبوّت و رسالت، کارهای اجرایی دارد و خصوصیات بدنی و جسمی مردها به گونهای است که کارهای اجرایی وظیفه مردهاست. از طرف دیگر پشتوانه نبوت و رسالت، مقام ولایت است. کمال انسان در آن است که بشود ولی اللّه و این مقام اختصاصی به مرد یا زن ندارد. زنان بزرگی نظیر آسیه، مریم، حضرت زهرا، زینب کبری و حضرت معصومه در عالم بودهاند و اینها هرکدام با حفظ مرتبه و درجه خاص خود میتوانند به ولایت رسیده باشند.
نبوت و رسالت امر اجرایی است، اینکه زنی پیامبر نشده است برای این است که زن باید با همه افراد جامعه تماس بگیرد، در جنگ و صلح فرماندهی جنگ را به عهده بگیرد. این کار اجرایی برای زنان دشوار است اینچنین نیست که اگر پیامبران همه از جنس مرد بودند معنایش این است که کمال معنوی مخصوص مرد است، بلکه کمال معنوی مربوط به ولایت است و در ولایت الهی بین زن و مرد تفاوتی نیست، زن و مرد هر دو میتوانند ولی اللّه بشوند.